لي منغ يجلب عدد كبير من المواهب المؤهلات العالية معا. باي يينغ هوى والبحث والتطوير العام المهندس، وهو خبير معروف في سحق وطحن المنطقة الذي فاز بالميدالية الشباب للتكنولوجيا التابع لمجلس الدولة ويتلقى بدل حكومية خاصة. لي منغ يملك فريق خدمة ذوي الخبرة، وتقديم تصميم الحرة العملاء والتدريب على المهارات المهنية ودليل حي لتركيب والتصحيح. انتشرت شبكات الخدمات للشركة في جميع أنحاء البلاد. أنشئت الملفات العميل، ومزج الخدمة التقليدية من الباب إلى الباب مع خدمة الإنترنت معا، مكملة المزايا. وقد فاز لي منغ الاعتراف عالية من العملاء.
Copyright © perfect All Rights Reserved.
خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
مترادف خرد کردن: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهم شکستن، نابود کردن، تبدیل کردن
Moreمعنی خرد کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی و کاربرد: «خرد کردن» به معنای قطعه قطعه یا شکستن چیزی به اجزای کوچکتر است. این کلمه بیشتر در مواقعی استفاده میشود که بخواهیم از چیزی مانند غذا، سنگ، یا هر ماده دیگری قطعات کوچکتری بسازیم. صرف و تنوع: این فعل در زمانها و اشخاص مختلف میتواند
Moreمعنی خرد کردن لغتنامه دهخدا واژهیاب
خرد کردن . [ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن . به اجزاء کوچک شکستن . شکستن بقطعات خرد. بقطعات کوچک بریدن . (یادداشت بخط مؤلف ). تَصغیر. (دهار). اِصغار. (تاج المصادر بیهقی ) :
Moreمعنی خرد کردن لغتنامه دهخدا
معنی واژهٔ خرد کردن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
Moreمعنی خرد کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا ...
خرد کردن. [خ ُ ک َ دَ] (مص مرکب) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن. به اجزاء کوچک شکستن. شکستن بقطعات خرد. بقطعات کوچک بریدن. (یادداشت بخط مؤلف). تَصغیر. (دهار). اِصغار. (تاج المصادر بیهقی): بامها را فرسب خرد کنی
Moreمعنی خرد کردن لغت نامه دهخدا - پارسی ویکی
خرد کردن . [ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن . به اجزاء کوچک شکستن . شکستن بقطعات خرد. بقطعات کوچک بریدن . (یادداشت بخط مؤلف ). تَصغیر. (دهار). اِصغار. (تاج المصادر بیهقی ) :
Moreمعنی خرد کردن فرهنگ فارسی معین
معنی واژهٔ خرد کردن در فرهنگ فارسی معین به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
Moreمعنی خرد کردن فرهنگ انتشارات معین ...
(خُ. کَ دَ) (مص م .) 1 - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . 2 - کشتن ، نابود کردن .
Moreخرد - معنی در دیکشنری آبادیس
( صفت ) ۱ - کوچک کم جثه . ۲ - اندک سال کودک . جمع : خردان . ۳ - باریک دقیق . یا خرد و خاکشیر کردن. خرد کردن . یا خرد و خمیر شدن . ۱ - له شدن کوفته شدن . ۲ - بسیار خسته شدن . لقب سعد بن زید منات است
Moreدرس کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی درس کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
Moreبلغور کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی بلغور کردن ... در فرهنگ لغت آبادیس ... خرد کردن نه به حدّ آرد دانه های پخته گندم و جو و مانند آن را. پختن و پوست گرفتن و دونیم کردن گندم و جو و مانند آن.
Moreمعنی خرد کردن لغتنامه دهخدا واژهیاب
25 فرهنگ. همه. دقیق. آوا ... متن. آغاز. قافیه. همه. دیکشنری. مترادف. طیفی. آزاد + خرد کردن لغتنامه ... را بچند پول کم قیمت معادل آن بدل کردن و آنرا دادن و پولهای کوچک تر در عوض ستدن . - خرد کردن سبزی یا ...
Moreفرهنگ - معنی در دیکشنری آبادیس
فرهنگ. [ ف َ هََ ] ( اِ ) ( از: فر، پیشوند + هنگ از ریشه ثنگ اوستایی به معنی کشیدن وفرهختن و فرهنگ ) هر دو مطابق است با ادوکات و اِدوره در لاتینی که به معنی کشیدن و نیز به معنی تعلیم و تربیت است. ( حاشیه برهان چ معین ).
Moreمعنی خرد واژهیاب
جستوجوی معنی «خرد» در لغت نامه های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه. 25 فرهنگ. ... صداي خرد کردن يا خرد شدن چيزي زير دندان يا ...
Moreمعنی له کردن - فرهنگ لغت هوشیار
معنی و مفهوم واژه له کردن در فرهنگ لغت هوشیار: خرد و نرم سائیدن چنانکه گوشت را در هاون له و لورده کردن، خرده و خاکشی کردن جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، ...
Moreخرد شدن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی خرد شدن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف ... در فرهنگ لغت آبادیس ... کم شدن، خرد شدن، تخفیف دادن، خرد کردن، کاستن، رفع نمودن، اب گرفتن از، به زور تصرف کردن ...
Moreمعنی شکستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین ...
معنی شکستن در دهخدا, معنی شکستن در فرهنگ معین, ... لغت نامه دهخدا ... - به هم درشکستن، خرد کردن. در هم کوبیدن. در هم شکستن: بزد بر سر دیو چون پیل مست
Moreمعنی لغت لغتنامه دهخدا واژهیاب
محمدبن محمود آملی در نفائس الفنون آرد: علم لغت و آن معرفت مدلولات کلمات است مطلقاً در کیفیت اوضاع آن و اختلاف در لغات و تنوع در السن هرچند نامحصور است ، اما آنچه غرض به بیان و مقصود اهل زمان است ، لغت عرب است چه قرآن و حدیث ...
Moreخرد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ...
فرهنگ و خرد دارد و نونده. یوسف عروضی. اندر میزد با خرد و دانش وَاندر نبرد با هنر بازو. فرخی. خرد باشد که خوب و زشت داند چو مهر آید خرد در دل نماند. (ویس و رامین). خرد را می ببندد چشم را خواب
Moreخورد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی خورد کردن ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید. دیکشنری مترجم بپرس. خورد کردن. دنبال کنید. لغت نامه دهخدا. خورد کردن. [ خوَرْدْ / خُرْدْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ریزه ریزه کردن.
Moreبرطرف کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
در فرهنگ لغت آبادیس ... خرد کردن، برطرف کردن، محو کردن، رفع کردن، زدودن، بیرون کردن ... اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی ...
Moreله کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی له کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس ... ۱- مضمحل کردن . ۲- کوفتن خرد کردن : گردوها را با پاشن.
Moreبلغور - معنی در دیکشنری آبادیس
در فرهنگ لغت آبادیس ... خرد کردن غله ... اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
Moreمعنی خرد کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا ...
معنی خرد کردن در دهخدا, معنی خرد کردن در فرهنگ معین, خرد کردن در حل جدول, ... لغت نامه دهخدا خرد کردن. [خ ُ ک َ دَ] (مص مرکب) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن. به اجزاء ...
Moreمعنی خرد کردن لغتنامه دهخدا
معنی واژهٔ خرد کردن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب 0 یک واژه بنویسید جستوجو در همهٔ واژهنامهها
Moreکردن - معنی در دیکشنری آبادیس
کردن. [ ک َ دَ ] ( مص ) ساختن. ( یادداشت مؤلف ) ( ناظم الاطباء ). درست کردن. ساختن. ترتیب دادن : و [ به صقلاب ] انگور نیست ولکن انگبین سخت بسیار است نبید و آنچه بدو ماند ازانگبین کنند و خُنب نبیدشان از چوب است و مرد بود که هر سال از ...
Moreتریت - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی تریت - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید ... در فرهنگ لغت آبادیس ... لغت نامه دهخدا. تریت. [ ت َ / ت ُ ] ( اِ ) ریزه کردن نان باشد در میان دوغ و شیرو شربت و آبگوشت و مانند آن ...
Moreخرد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ...
فرهنگ و خرد دارد و نونده. یوسف عروضی. اندر میزد با خرد و دانش وَاندر نبرد با هنر بازو. فرخی. خرد باشد که خوب و زشت داند چو مهر آید خرد در دل نماند. (ویس و رامین). خرد را می ببندد چشم را خواب
Moreلاس زدن - معنی در دیکشنری آبادیس
لاس زدن (فیلم). عشوه گری ( انگلیسی: Flirting ) فیلمی در ژانر رمانتیک به کارگردانی جان داگان است که در سال ۱۹۹۱ به نمایش درآمد. از بازیگران آن می توان به نوآ تیلور، تندی نیوتون، نیکول کیدمن و نائومی واتس اشاره کرد.
More>> Next:سلسلة الجزائر لكسارة الفحم
Recent Post
Recent Post